سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتگو با دانشمند در زباله دان، از گفتگوی با نادانان بر پشتیهای زربفات بهتر است . [امام کاظم علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :9
کل بازدید :18692
تعداد کل یاداشته ها : 16
103/2/15
7:52 ع

قانون انگیزه:

هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی، خواسته های شما سرچشمه می گیرد. پس برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه ها را مشخص کرد تا با یک برنامه ریزی اصولی به هدف رسید.

قانون انتظار:

اگر با اعتماد به نفس، انتظار وقوع چیزی را در جهان پیرامونتان داشته باشید آن چیز به وقوع می پیوندد . شما همیشه هماهنگ با انتظارات تان عمل می کنید و این انتظارات بر رفتار و چگونگی برخورد اطرافیانتان تأثیر می گذارد.

قانون تمرکز:

هر چیزی را که روی آن تمرکز کرده و به آن فکر کنید در زندگی واقعی، شکل گرفته و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که واقعاً طالب آن هستید.

قانون عادت:

حداقل 95 درصد از کارهایی که انجام می دهیم از روی عادت است. پس می توانیم عادت هایی را که موفقیت مان را تضمین می کنند در خود پرورش دهیم؛ و تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشود، تمرین و تکرار آگاهانه و مداوم آن را ادامه دهیم.

قانون انتخاب:

زندگی ما نتیجه انتخاب های ما تا این لحظه است. چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستیم، کنترل کامل زندگی و تمامی آن چه برایمان اتفاق می افتد در دست خودمان است.

قانون تفکر مثبت:

برای رسیدن به موفقیت و شادی، تفکر مثبت امری ضروری است. شیوه تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.

قانون تغییر:

تغییر ، غیر قابل اجتناب است و ما باید استاد تغییر باشیم نه قربانی آن.

قانون کنترل:

سلامتی ، شادی و عملکرد درست از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامونمان به وجود می آید.

قانون مسؤولیت:

هر چه و هر کجا که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواسته اید. مسوولیت کامل آن چه که هستید ، آن چه که به دست آورده اید و آن چه که خواهید شد بر عهده خود شماست.

قانون پاداش:

عالم در نظم کامل به سر می برد و ما پاداش کامل اعمالمان را می گیریم. همیشه از همان دست که می دهیم از همان دست می گیریم. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید.

 

قانون خدمت :

پاداش هایی را که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد. هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود بیشتر پیشرفت می کنید.

قانون علت و معلول:

هر چه به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و برای هر معلولی علت یا علت های به خصوصی وجود دارد، چه از آن ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید. چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد. در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آن که تصمیم بگیرید که دقیقاً چه می خواهید و سپس عمل کنید.

قانون ذهن:

شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید. پس همیشه درباره چیزهایی فکر کنید که واقعاً طالب آن هستید.

قانون عینیت یافتن ذهنیات:

دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست. کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خود خلق کنید. زندگی ایده آل خود را با تمام جزییات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید.

قانون رابطه مستقیم:

زندگی بیرونی شما بازتاب زندگی درونی شماست. بین طرز تفکر و احساسات درونی شما ، و عملکرد و تجارب بیرونی تان رابطه مستقیم وجود دارد. روابط اجتماعی ، وضعیت جسمانی شرایط مالی و موفیت های شما بازتاب دنیای درونی شماست.

قانون باور:

هر چیزی را که عمیقاً باور داشته باشید به واقعیت تبدیل می شود. شما آن چه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلاً به عنوان باور انتخاب کرده اید. پس باید باورهای محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید و آن ها را از بین ببرید.

قانون ارزش ها:

نحوه عملکرد شما همیشه با زیر بنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است. آن چه که
ارزش هایی را که واقعاً به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.

قانون تأثیر تلاش:

همه امید ها، رویاها، هدف ها و آرمان های ما در گرو سخت کوشی است. هر چه بیشتر تلاش کنیم؛ موفقیت بیشتری کسب خواهیم کرد.

قانون آمادگی :

در هر حوزه ای موفق ترین افراد ، آن هایی هستند که وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کارها می کنند. عملکرد خوب نتیجه آمادگی کامل است.

قانون حد توانایی :

شاید برای انجام همه کارها وقت کافی وجود نداشته باشد ولی همیشه برای انجام مهم ترین کارها وقت کافی هست. هر چه بیشتر کار کنیم کارایی بیشتری پیدا می کنیم. اما باید اموری را بر عهده بگیریم که در حد توانمان باشد.

 

 

قانون تصمیم:

مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است. در زندگی هر جهشی در جهت پیشرفت هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشیم.

قانون خلاقیت:

ذهن ما می تواند به هر چیزی که باور داشته باشد دست یابد . هر نوع پیشرفتی در زندگی با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی ما در خلق ایده های جدید نامحدود است آینده نیز محدودیتی نخواهد داشت.

قانون استقامت:

معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و ناامیدی هاست . استقامت ویژگی اساسی موفقیت است . اگر به اندازه کافی استقامت کنیم، طبیعتاً سرانجام موفق خواهیم شد.

قانون صداقت:

خوشبختی زمانی به سراغ ما می آید که تصمیم بگیریم هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنیم. همواره باید با آن بهترین بهترین ها که در درون مان وجود دارد صادق باشیم.

قانون انعطاف پذیری:

در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دست یابی به آن ها انعطاف پذیر باشید. درعصر تحولات سریع و رقابت شدید، انعطاف پذیری از ضروریات است.

قانون خوشبختی:

کیفیت زندگی ما را احساسمان در هر لحظه تعیین می کند واحساس ما را تفسیر خودمان از وقایع پیرامونمان مشخص می سازد، نه خود وقایع. هرگز برای این که تجربه خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست. کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید.

قانون تعجیل :

ما همواره دوست داریم که هر چه زودتر به آرزوهایمان برسیم، به همیت دلیل است که در تمام عرصه های زندگی بی قراریم.

قانون فرصت:

بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های زندگی مان به وجود می آید. پس بزرگترین فرصت ها به احتمال زیاد همیشه در دسترس ماست.

قانون خود شکوفائی:

شما می توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود به آن نیاز دارید بیاموزید. آن هایی که می آموزند توانا هستند.

قانون بخشندگی :

هر چه بیشتر ، بدون انتظار پاداش به دیگران خدمت کنید خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد، آن هم از جاهایی که اصلاً انتظار ندارید. شما تنها در صورتی حقیقتاً خوشبخت خواهید شد که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.


  
  

ارزش های اخلاقی در حادثه کربلا

مروت

حسین (ع) با دشمنان به شیوه پدرش علی (ع) رفتار می کرد . سیراب کردن آنان به هنگام تشنگی و پرهیز از ترور و غافلگیری ، نمونه های روشنی از مروت است . حسین (ع) نیز با این که از فسق و فجور و خباثت شمر بن ذی الجوشن و اهانت وی به حریم ولایت آگاه است پیشنهاد حمله ناگهانی سپاه خود را رد می کند و می گوید : « ما هرگز شروع به جنگ نمی کنیم ولو به نفع ما باشد . »

ایثار

ایثار عاطفه ای است اخلاقی ، انسانی و اسلامی که در حادثه کربلا به اوج خود رسید . از خود گذشتگی ابوالفضل العباس (ع) در ننوشیدن آب تجسمی از ایثار بود . وی پس از دفع مزاحمان به شریعه فرات رسید هنگامی که مشک را از آب پر کرد با این که خود نیز تشنه بود به یاد تشنگی مولایش از نوشیدن آب منصرف شد آن را ریخت و آنچه بر دلش گذشت ، بر زبان جاری کرد ( رجز خواند ) و چنین گفت : « عباس ! حسین (ع) در خیمه تشنه است و تو می خواهی آب گوارا بنوشی ! به خدا قسم ... رسم برادری ، رسم امام داشتن ، رسم وفاداری چنین نیست ؟ ابوالفضل مظهر وفا بود . نمونه دیگر عمر بن قروی انصاری بود که خود را به هنگام نماز در برابر پیکان های کفار سپر ابا عبدالله (ع) قرار داد و از پا  در آمد ... وی در عین حال تردید داشت که وظیفه اش را انجام داده و به عهدش وفا کرده است . »

مساوات

اصحاب حسین (ع) ترکیبی از آزادگان و بردگان آزاد شده بود و شیوه رفتار امام هم نسبت به نقش آفرینان و ایثارگران یکسان بود رنگ ، قومیت ، موقعیت و نژاد آنان در نظر و قضاوت وی تأثیری نداشت و مساوات حاکم بود چنان که دو نفر از عده معدودی که امام خود را به بالین آنان رسانید برده آزاد شده بودند . « جون » یکی از آنها بود که وقتی به شهادت رسید امام خود را به بالین وی رسانید و حشر او را با « ابرار » که مقامی برتر از متقین است از خدا درخواست کرد « خدایا در ان جهان او را با «‌ ابرار » محشور کن . دیگر مردی رومی است که وقتی از اسب بر زمین افاد ابا عبدالله (ع) خون را از جلو چشمانش پاک کرد و صورتش را بر صورت وی گذاشت . این صورت ب صورت نهادن منحصر به همین غلام و فرزندش علی اکبر بود « فوضع خده علی خده ... متبسم الی ربه ... » صحنه خونین کربلا متضمن پیام های اخلاقی ، اجتماعی ، توحیدی ، اعتقادی ، عرفانی ، اندرزی و پرخاشگری است که با جانبازی های کم سال ترین ( طفل شیرخوار ابا عبدالله (ع)) تا کهنسالترین مرد ( جابر بن عروه غفاری ) و زن ( زوجه عبدالله بن عمر کلبی ) تجسم پیدا کرد و هر یک از عهده دار نقشی بودند . » در آن روز هیچ کدام از اصحاب حسین (ع) در برابر دشمن ضعفی از خودشان نشان ندادند ، فرار نکردند و به سپاه دشمن نیز نپیوستند .

انتخاب انقلابی حر

بر عکس نیروی جاذبه ، ایمان و شیوه رفتار امام در امر به معروف عملی سبب شد که « حر » را که نامزد امارت بود وادار به توبه کرد و در زمره « التائبون العابدون الحامدون السایحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر » قرار گرفت ( و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولیای او و قطع علاقه دنیوی عاقبت بخیر شد و سر مشق دیگران گردید وی پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ایستاد و گفت : شما همان کسانی هستید که به وسیله نامه به وی وعده یاری دادید ، پیمان شکنی آنان را زشت و ننگین شمرد و پس از اتمام حجت ها جنگید تا به شهادت رسید و این چنین مورد تفقد حضرت اباعبدالله (ع) واقع شد ) « و نعم الحر حر بنی ریاح ، این حر ریاحی چه حر خوبی است . »

قدردانی و ارج نهادن به عمل شایسته مؤمنی که برای حاکمیت فرمان اساسی « امر به معروف و نهی از منکر » تا پای جان می ایستد خودش امر به معروف است و موجب می گردد که دیگران نیز به انجام امور شایشته راغب گردند .

از جمله کسانی که حسین (ع) خود را به بالین آنان رسانید ابوالفضل العباس بود ، وی یادگار شجاعت امیرالمؤمنین (ع) است و مورد علاقه شدید ابی عبدالله (ع) که عبارت های عباس جانم ، بنفسی انت ( ای جان من به قربان تو ) نشانگر درجه محبت اوست .

عباس (ع) در آن هنگام که سرگرم پیکار است ، برادر به حال انتظار ایستاده است که ناگهان فریاد مردانه ابوالفضل را شنید . خود را به بالین او رسانید از دیدن پیکر قطعه قطعه شده عباس و کشتار بی رحمانه یزیدیان به قدری منقلب گردید که چهره حسین (ع) شکته شد « بان الا نکسار فی وجه الحسین » از میان کسانی که حسین خود را به بالینشان رسانید هیچ کدام وضعی دلخراش تر و جانسوز تر از ابالفضل العباس (ع) نداشت . »

هنگامی که فرزندان و اصحاب امام وظیفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والای شهادت رسیدند . امام در حالی که ارواح پاک آنان را مورد خطاب قرار می داد پیروزی معنوی سپاه اسلام را به آنان نوید داد و نفرت و انزجار دائمی جهانیان را یادآور گردید :

« ای ارواح پاک برخیزید ، ستمگران و ناکسان را بنگرید که چگونه در عین غلبه متلاشی و مغلوب گشته اند و برای همیشه شکست خورده اند و برای ابد منفور گشته اند . »

ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجاد (ع) که در بیماری به سر می برد ، کسی باقی نماند لذا خود حسین (ع) آماده رفتن به قربانگاه شد .

حضرت ابا عبدالله (ع) در دقیقه های آخر زندگانی خود آنان را از چنین پایانی بیم داد :

« به خدا اگر مرا کشتید به جان یکدیگر می افتید و خون یکدیگر را می ریزید اما خدا به این کیفر بر شما بسنده نخواهد کرد ، عذابی سخت برای شما آماده خواهد ساخت . »

اما به خاطر پاسداری از حریم مقدس اسلام و ارزش های گرانبهای آن در هی شرایطی جزع و بی تابی نکرد و تسلیم قدرت طلبان و زورگویان جایر نشد و کشته شدن و اسارت خاندان را به جان خرید و به عهد خود وفا کرد و شهادت را عاشقانه پذیرا شد و به سوی محبوب شتافت .

حسین (ع) با شهادت خود از یک سو راه مبارزه با بیدادگری ، فساد و ناجوانمردی را نشان داد و از سوی دیگر با خصلت های عالیه انسانی راه و اصول به کمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانیت و عظمت تشیع را به خواهرش زینب کبری (س) سپرد .


  
  
<      1   2