سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدّشان شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :5
کل بازدید :18703
تعداد کل یاداشته ها : 16
103/2/18
2:45 ع

ارزش های اخلاقی در حادثه کربلا

مروت

حسین (ع) با دشمنان به شیوه پدرش علی (ع) رفتار می کرد . سیراب کردن آنان به هنگام تشنگی و پرهیز از ترور و غافلگیری ، نمونه های روشنی از مروت است . حسین (ع) نیز با این که از فسق و فجور و خباثت شمر بن ذی الجوشن و اهانت وی به حریم ولایت آگاه است پیشنهاد حمله ناگهانی سپاه خود را رد می کند و می گوید : « ما هرگز شروع به جنگ نمی کنیم ولو به نفع ما باشد . »

ایثار

ایثار عاطفه ای است اخلاقی ، انسانی و اسلامی که در حادثه کربلا به اوج خود رسید . از خود گذشتگی ابوالفضل العباس (ع) در ننوشیدن آب تجسمی از ایثار بود . وی پس از دفع مزاحمان به شریعه فرات رسید هنگامی که مشک را از آب پر کرد با این که خود نیز تشنه بود به یاد تشنگی مولایش از نوشیدن آب منصرف شد آن را ریخت و آنچه بر دلش گذشت ، بر زبان جاری کرد ( رجز خواند ) و چنین گفت : « عباس ! حسین (ع) در خیمه تشنه است و تو می خواهی آب گوارا بنوشی ! به خدا قسم ... رسم برادری ، رسم امام داشتن ، رسم وفاداری چنین نیست ؟ ابوالفضل مظهر وفا بود . نمونه دیگر عمر بن قروی انصاری بود که خود را به هنگام نماز در برابر پیکان های کفار سپر ابا عبدالله (ع) قرار داد و از پا  در آمد ... وی در عین حال تردید داشت که وظیفه اش را انجام داده و به عهدش وفا کرده است . »

مساوات

اصحاب حسین (ع) ترکیبی از آزادگان و بردگان آزاد شده بود و شیوه رفتار امام هم نسبت به نقش آفرینان و ایثارگران یکسان بود رنگ ، قومیت ، موقعیت و نژاد آنان در نظر و قضاوت وی تأثیری نداشت و مساوات حاکم بود چنان که دو نفر از عده معدودی که امام خود را به بالین آنان رسانید برده آزاد شده بودند . « جون » یکی از آنها بود که وقتی به شهادت رسید امام خود را به بالین وی رسانید و حشر او را با « ابرار » که مقامی برتر از متقین است از خدا درخواست کرد « خدایا در ان جهان او را با «‌ ابرار » محشور کن . دیگر مردی رومی است که وقتی از اسب بر زمین افاد ابا عبدالله (ع) خون را از جلو چشمانش پاک کرد و صورتش را بر صورت وی گذاشت . این صورت ب صورت نهادن منحصر به همین غلام و فرزندش علی اکبر بود « فوضع خده علی خده ... متبسم الی ربه ... » صحنه خونین کربلا متضمن پیام های اخلاقی ، اجتماعی ، توحیدی ، اعتقادی ، عرفانی ، اندرزی و پرخاشگری است که با جانبازی های کم سال ترین ( طفل شیرخوار ابا عبدالله (ع)) تا کهنسالترین مرد ( جابر بن عروه غفاری ) و زن ( زوجه عبدالله بن عمر کلبی ) تجسم پیدا کرد و هر یک از عهده دار نقشی بودند . » در آن روز هیچ کدام از اصحاب حسین (ع) در برابر دشمن ضعفی از خودشان نشان ندادند ، فرار نکردند و به سپاه دشمن نیز نپیوستند .

انتخاب انقلابی حر

بر عکس نیروی جاذبه ، ایمان و شیوه رفتار امام در امر به معروف عملی سبب شد که « حر » را که نامزد امارت بود وادار به توبه کرد و در زمره « التائبون العابدون الحامدون السایحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر » قرار گرفت ( و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولیای او و قطع علاقه دنیوی عاقبت بخیر شد و سر مشق دیگران گردید وی پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ایستاد و گفت : شما همان کسانی هستید که به وسیله نامه به وی وعده یاری دادید ، پیمان شکنی آنان را زشت و ننگین شمرد و پس از اتمام حجت ها جنگید تا به شهادت رسید و این چنین مورد تفقد حضرت اباعبدالله (ع) واقع شد ) « و نعم الحر حر بنی ریاح ، این حر ریاحی چه حر خوبی است . »

قدردانی و ارج نهادن به عمل شایسته مؤمنی که برای حاکمیت فرمان اساسی « امر به معروف و نهی از منکر » تا پای جان می ایستد خودش امر به معروف است و موجب می گردد که دیگران نیز به انجام امور شایشته راغب گردند .

از جمله کسانی که حسین (ع) خود را به بالین آنان رسانید ابوالفضل العباس بود ، وی یادگار شجاعت امیرالمؤمنین (ع) است و مورد علاقه شدید ابی عبدالله (ع) که عبارت های عباس جانم ، بنفسی انت ( ای جان من به قربان تو ) نشانگر درجه محبت اوست .

عباس (ع) در آن هنگام که سرگرم پیکار است ، برادر به حال انتظار ایستاده است که ناگهان فریاد مردانه ابوالفضل را شنید . خود را به بالین او رسانید از دیدن پیکر قطعه قطعه شده عباس و کشتار بی رحمانه یزیدیان به قدری منقلب گردید که چهره حسین (ع) شکته شد « بان الا نکسار فی وجه الحسین » از میان کسانی که حسین خود را به بالینشان رسانید هیچ کدام وضعی دلخراش تر و جانسوز تر از ابالفضل العباس (ع) نداشت . »

هنگامی که فرزندان و اصحاب امام وظیفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والای شهادت رسیدند . امام در حالی که ارواح پاک آنان را مورد خطاب قرار می داد پیروزی معنوی سپاه اسلام را به آنان نوید داد و نفرت و انزجار دائمی جهانیان را یادآور گردید :

« ای ارواح پاک برخیزید ، ستمگران و ناکسان را بنگرید که چگونه در عین غلبه متلاشی و مغلوب گشته اند و برای همیشه شکست خورده اند و برای ابد منفور گشته اند . »

ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجاد (ع) که در بیماری به سر می برد ، کسی باقی نماند لذا خود حسین (ع) آماده رفتن به قربانگاه شد .

حضرت ابا عبدالله (ع) در دقیقه های آخر زندگانی خود آنان را از چنین پایانی بیم داد :

« به خدا اگر مرا کشتید به جان یکدیگر می افتید و خون یکدیگر را می ریزید اما خدا به این کیفر بر شما بسنده نخواهد کرد ، عذابی سخت برای شما آماده خواهد ساخت . »

اما به خاطر پاسداری از حریم مقدس اسلام و ارزش های گرانبهای آن در هی شرایطی جزع و بی تابی نکرد و تسلیم قدرت طلبان و زورگویان جایر نشد و کشته شدن و اسارت خاندان را به جان خرید و به عهد خود وفا کرد و شهادت را عاشقانه پذیرا شد و به سوی محبوب شتافت .

حسین (ع) با شهادت خود از یک سو راه مبارزه با بیدادگری ، فساد و ناجوانمردی را نشان داد و از سوی دیگر با خصلت های عالیه انسانی راه و اصول به کمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانیت و عظمت تشیع را به خواهرش زینب کبری (س) سپرد .


  
  
<      1   2   3   4